برام جالب بود !!!!!
چی ؟
الان میگم
طرز تفکر عباس شاگرد جدیدم که از اسپانیا امده بود و فارسی هم زیاد نمیدانست و سعی داشت باترکیبی از زبان انگلیسی و فرانسه و فارسی به من !
نظرش را حالی کند.
اما جریان چی بود ؟
از خلقت انسان گفتم و جهان اخرت و زنده شدن بعد از مرگ و رسیدگی به اعمالمان .
دست بالا کرد و گفت :
معلم ثابت کنم آنچه شما میگید غلطه
گفتم بفرما !
برام جالب بود با طرز تفکرش آشنا بشوم
گفت ما از نسل میمون هستیم و در اثر جهش تبدیل به انسان شدیم و زندگی بعد از مرگ هم وجود ندارد و انسان بعد از مرگ وارد یک جسم دیگر میشود و دوباره در همین دنیا به شکلی دیگر زندگی می کند
از او چندسوال کردم
اول اینکه توضیح دهد که :
بر فرض که جسم میمون بر اثر زمان دچار تغییر شده است اما عقل او چه ایا چنین چیزی ممکن است میمون با چنین عقل و هوشی تبدیل بشود به انسانی با چنین هوش و درکی ان هم با این نظم ؟
پس نظم را در جهش چگونه توضیح می دهی ؟
انواع نژاد انسان را و رنگ آنها را چگونه توضیح میدهی ؟
ایا انواع میمونها جهش پیدا کرده اند ؟
چرا در این هزارساله تغییر یا جهشی نداشتیم ؟
چرا میمونی یک باره با جهش تبدیل به یک انسان با نوعی دیگر نشده است ؟
در مورد تولد در جسم دیگر گفتم که
افزایش جمعیت را چگونه توضیح میدهی ؟
اگر تولد یک انسان با مرگ دیگری شروع میشه نباید افزایش جمعیت داشته باشیم و باید مرگ ومیر با تولد در یک زمان مساوی باشند؟
مشکل را زبان مطرح کرد که نمیتواند با فارسی من را قانع کند اما ...
.
.
نکته ی قابل توجه این هست که چگونه پدر و مادری مسلمان در یک کشور بیگانه اجازه دادند فرزندشان با فرهنگ و ارش های مذهبی نادرست و غلط بیگانه رشد کند
این پسر تقصیری ندارد که امامان خودش و قران را نمیشناسد
بلکه والدین او مقصرهستندکه نسبت به تربیت او بی تفاوت بوده اند
چرا بعضیها با مهاجرت و قرار گرفتن در یک مکان تمام عقاید مذهبی و دینی خودشان را به زباله دان خاطره های غیر قابل قبول میسپارند و روی ان را مهر و موم میکنند و دیگر از انچه بوده اند یادشان نمی اید و در فرهنگ اجتماعی و دینی غریبه گم میشوند
موضوع مطلب :